در برنامههای سیما همواره برنامههایی وجود دارد که به طور مستقیم به مسائل دینی و مذهبی میپردازد. این برنامهها گاهی در روندی ثابت ارائه میشوند گاهی در مناسبتهای خاص. که با ایجاد شبکههای قرآن و معارف چنین برنامههای گسترش بیشری یافته است. و مسلما یکی از انواع برنامههایی است که باید همواره موجود باشد و بسته به نوع اهداف، شخصیت و توانمندیهای افراد مدعو و برگزار کننده، میتواند تاثیر گذار نیز باشد. لذا من هرگز معتقد به حذف شیوههای مستقیم ارائهی مفاهیم نیستم.
اما غیر از انتقادی که میتوان در رویکرد کلی این برنامهها مبنی بر ارائهی یک «دین فردی» داشت، باید توجه داشت که جزئیاتی در این برنامهها مورد غفلت واقع میشود که به اندازه همان کلیات مهماند. و اتفاقا همین جزئیات است که خبر از انحراف یا فراموشی اهداف کلی، میدهد. که اگر آن نگاه کلی اصلاح شود در این جزئیات خود را نمایش میدهد. و اصولا اگر با یک دید کلی کاری انجام شود، باید جزئیات آن نیز همجهت با آن رویکرد کلی باشد.
مثلا به دکور این برنامهها نگاه کنید. جز اندکی باقی دارای دکورهای چند ملیونی و تجملی هستند. دکورهایی که برخی از اشیاء صحنه هیچ تاثیری در رسیدن به هدف ندارد! اگر بنا بر ترویج ساده زیستی و دوری از اسراف و اشرافی گری باشد، آیا نباید از این برنامهها شروع شود؟ آیا دینی که بر روی مبلهای چند ملیونی ترویج شود، میتواند نهضت خمینی کبیر را ادامه دهد؟
یا مثال دیگری از بیتوجهی به جزئیات گزارشهای مردمی است که در این برنامهها تهیه و پخش میشود. اگر نخواهم مفید بودن این شویه را به طور کلی زیر سوال ببرم، بایستی گفت که در این شیوه موجود، هیچ نگاه ژرف و هدفمندی برای تهیه گزارش وجود ندارد. و به نظر میرسد تنها برای پر کردن وقت آنتن به سوالهایی کلیشهای میپردازند که اگر فرد مصاحبه شونده پاسخی غیر کلیشهای دهد، اصلا پخش نمیشود!
مثلا در یکی از این برنامهها گزارشگر از مردم سوال میکرد که آیا تا به حال دروغ گفتهاند یا خیر؟! دو حالت وجود دارد: اگر فرد مصاحبه شونده راستش را بگوید که بله گفته است، اعتراف به گناه خود گناه است! و اگر بخواهد دروغ بگوید، باز هم مرتکب گناه شده است! یعنی یک برنامه مثلا دینی با یک سوال بیهدف و کاملا بیفایده، علاوه بر اتلاف وقت و پول بیت المال، باعث میشود تا گوینده مجبور به انجام گناه شود! و واقعا نمیشود هیچ هدف تربیتی برای چنین سوالی یافت!
اگر وقتی را برای دیدن چنین برنامههایی بگذارید، کاملا میتوانید مثالهایی از این دست بیابید. همهی اینها به اینجا باز میگردد که سازندگان چنین برنامههایی تنها در یک روند عادی و روزمره به ساختن میپردازند و از داشتن هر گونه هدف جدی و برنامه مشخص برای نیل به آن، محروم هستند.
دین ناقص در رسانه
↧
↧
Trending Articles
More Pages to Explore .....